راز گشایی و ثبت وقایع روزانه غریبه ی آشنا و بانو و چرا غریبه رفت و بازگشت و...



بانو جان

ای کاش میشد بدایت هر روز بنویسم که چقدر در لحظاتی تو را مطالبه میکنم

تو را برای همفکری

تو را برای اینکه سر بر بالین بگدارم‌ ارام شوم و دوباره شروع کنم

همچون کودکی که دوان دوان و گریه کنان به مادر خویش پناه میبرد آرام میگیرو و دوباره

بانو جان 

چه کنم با این بی تابی و تمنای دلم

ای کاش فقط میدانستی که این یک تمنای هزار تو برتوست 

که جز خدای تو و با دستان تو آرام نمیگیرد

بانو جان

دریابم مرا


تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

تاچ موزیک خرید از بانه نوروفیدبک هدهدخراسان گردنه ساعت ارزان مشهد چرا دختر ها از عروسک خوششان می آید دوره آموزش طراحی حفاظت کاتدیک خطوط لوله آب گاز مخازن دانلود جزوه خلاصه کتاب روانشناسی بالینی فیرس بلاگ